#رنگ_خوراکی ashpazi ashpazi.20 iranianfood «آرامش ،لذت، خدا» آشپزی آشپزی-20 آشپزی_های_طلبه آشپزی_۲۰ آشپزی۲۰ آموزش_آشپزی_از_پایه «ادویه مرغ» اربعین «اربعین،کربلا، جامانده ها» اشپزی اشپزی_۲۰ امام امام_زمان انواع_خامه «باسم کربلایی» «تحلیل نهضت عاشورای حسینی» جامبو جامبو_شلز حجاب،عفت حلوا خامه خامه_قنادی خدا،توکل خدای_من خورش_فسنجان خورشت_فسنجان دلتنگ_کربلا دلتنگی دلنوشته_۲۰ رنگ_قنادی رنگ_های_خوراکی شهدا شیرینی «شیرینی پزی» «شیرینی پزی،مسابقه» شیرینی_پزی طلبه_پز قران مسلمان_شیعه مسلمانان وافل پشیمانی،گذشت کاچی کیک_خرمالو گذشت
|
آرشیو برای: "مهر 1397, 22" - "2024-05-17 15:50:34"************** آورده اند که بخیلی به مهمانی دوستش که او نیز از بخیلان بود رفت. به محض این که مهمان وارد شد بخیل پسرش را صدا زد و گفت: پسرم امروز مهمان عزیزی داریم، برو و نیم کیلو از بهترین گوشتی که در بازار است برای او بخر. پسر رفت و بعد از ساعتی دست… بیشتر » *************** روزی جوانی نزد حضرت موسی علیهالسلام آمد و گفت: ای موسی علیهالسلام خدا را از عبادت من چه سودی میرسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ حضرت موسی علیهالسلام گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی میکردم. روزی بز ضعیفی… بیشتر » ************ شخصی شیر می فروخت و آب در آن می ریخت، پس از چندین سال، سیلابی بیامد و گوسفندان و اموالش را برد. به پسر خود گفت: نمی دانم این سیل از چه آمد؟ پسر گفت: ای پدر، این آبی است که به شیر داخل می کردی اندک اندک جمع شد و هرچه داشتیم برد. «وما اصابکم… بیشتر » ************* گنجینه_اخلاقی_از_آیت_الله_بهجت_(ره) : گناه زهر است! کافیست این جمله را #باور کنیم و بدونیم که هیچ ذکری بالاتر و مهمتر از عزم پیوسته و همیشگی برای ترک_گناه نیست؛ یعنی تصمیم داشته باشید اگر خداوند صدسال هم به شما عمر داد، حتی یک گناه… بیشتر » *************** «قارون» هرگز نمی دانست که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند. و «خسرو» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است.… بیشتر » ******************* روزی یک معلم در کلاس ریاضی شروع به نوشتن بر روی تختهسیاه کرد: 9*1=7 9*2=18 9*3=27 9*4=36 9*5=45 9*6=54 وقتی کارش تمام شد به دانشآموزان نگاه کرد، آنها دیگر نتوانستند جلوی خود را بگیرند و شروع به خنده کردند. وقتی او پرسید چرا… بیشتر » |
آخرین نظرات