*******************************
مجلس مهمانی بود.
پیرمرد از جایش برخاست
تا به بیرون برود، اما وقتی که بلند شد،
عصایش را برعکس بر زمین نهاد
و چون دسته عصا بر زمین بود
تعادل کامل نداشت….?
دیگران فکر کردند که او
چون پیر شده
دیگر حواس خود را از دست داده
و متوجه نیست که
عصایش را برعکس بر زمین نهاده است…?
به همین خاطر
صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود
به وی گفت؛
پس چرا عصایت را برعکس گرفته ای؟
✨پیرمرد، آرام و متین پاسخ داد؛
زیرا انتهایش خاکی است
می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود….
فاطمه جلالی –کلاس زکیه1
آخرین نظرات