***************************
روزگاري حاکمي اعلام کرد به هنرمندي که بتواند آرامش را در يک تابلو نقاشي بياورد، جايزه اي نفيس خواهد داد. حاکم از ميان تابلوهای هنرمندان دو تابلو را پسنديد. اولي نقاشي يک درياچه آرام بود. هرکس اين نقاشي را ميديد حتما آرامش را در آن مي يافت. در دومي کوههايي بود ناهموار. از کنار کوه آبشاري به پايين ميريخت، در اين نقاشي اصلا آرامش ديده نميشد. اما حاکم با دقت نگاه کرد و پشت آبشار خروشان، لابلای بوته ای پرنده اي لانه کرده و با آرامش نشسته بود. حاکم نقاشي دوم را انتخاب کرد و گفت: آرامش بمعناي آن نيست که مشکلي وجود نداشته باشد، يا کار سختي پيش رو نباشد، آرامش يعني در ميان صدا، مشکل و کارِ سخت، دلي آرام وجود داشته باشد.
منیره پورسالاری –کلاس زکیه1
آخرین نظرات