بعضی ها فڪر می ڪنند…
- یوگا اساساً مهار بدن به شڪل های عجیب است مثل چرخاندن ستون فقرات و یا وانمود ڪردن ژست های عجیب ڪه در ڪتاب یوگا آمده است به ڪاربردن این تڪنیڪ ها به درستی نمونه واضح از تمرین یوگا است اما قسمت اساسی یوگا را تشڪیل نمی دهد. حالت های فیزیڪی بدن تنها جزئی از تمرینات یوگا به حساب می آید با بهره گیری از تمرین های یوگا جسم آڪنده از انرژی ، ذهنی روشن و روانی سرشار از رضایتمندی و تعادل را با خود حمل خواهیم ڪرد اما یوگا نه سحر و جادو است، نه نمایش شاهڪاری فوق العاده و یا ڪار صوفیانه غیرعادی، یوگا مرتاضیسم نیست ،یوگا شڪلی از خود آزاری نیست، یوگا احترام گذاشتن به معبد پاڪ تن است یوگا یڪ سنت غیر عادی یا مناسڪ مخصوص نیست، یوگا هندوئیسم نیست، یوگا بی دینی نیست، یوگا پیش گویی نیست، یوگا هیپنوتیزم یا خود هیپنوتیزم نیست ، یوگا فتح وجود خویشتن است یوگا خودشناسی است یوگی ڪسی ست ڪه آرامش درونی او را، سرما و گرما، اندوه و شادی، احترام و توهین نتواند برهم زند، ڪسی ڪه هستی اش بر شخصیت عالی استوار است و قدرتهای باطنی اش با دانش و معرفت خارج از جهان مادی سیراب شده، احساس بزرگ او به خاڪ و طلا یڪسان می نگرد.
چگونه متوجه شویم ڪه رها هستیم؟
هر زمان ڪه به جای ترس و اضطراب، احساس شادی و آسودگی می ڪنیم؛ رها هستیم.
هر زمان ڪه از عقاید خوب و بد دیگران مستقل باشیم؛ رها هستیم.
وقتی نیاز به تائید را از دست می دهیم، وقتی قبول داریم ڪه به حد ڪافی خوب هستیم؛ آزادیم.
وقتی تسلیم {لحظه اڪنون} می شویم، تسلیم آنچه هست؛ و قبول می ڪنیم ڪه عالم هستی پشتیبان شماست…
وقتی ڪه رنجش ها و غم ها را رها و بخشش را انتخاب می ڪنیم، می دانیم ڪه رها هستیم….
آخرین نظرات