شرح_نامه ۳۱
نهج البلاغه
امام عليه السلام در ادامه اين سخن، نکته را روشن مى کند که تنها سخنان سودمند و پربار و مؤثرِ من کافى نيست; آمادگى در وجود تو نيز از شرايط تأثير محسوب مى شود و از اين رو براى آماده ساختن قلب و جان فرزندش براى پذيرش اين وصايا مى فرمايد:
فإِنْ أَيْقَنْتَ أَنْ قَدْ صَفَا قَلْبُکَ فَخَشَعَ، وَتَمَّ رَأْيُکَ فَاجْتَمَعَ، وَکَانَ هَمُّکَ فِي ذَلِکَ هَمّاً وَاحِداً، فَانْظُرْ فِيمَا فَسَّرْتُ لَکَ
«هر گاه يقين کردى قلب و روحت صفا يافته و در برابر حق خاضع شده و رأيت به کمال پيوسته و تمرکز يافته و تصميم تو در اين باره تصميم واحدى گشته در اين صورت به آنچه براى تو (در اين وصيّت نامه) توضيح داده ام دقت کن (تا نتيجه مطلوب را بگيرى)
مسلماً کسانى که قلبى تاريک و مملوّ از تعصب ها و هوا و هوس دارند و فکرشان چندين جا مشغول است; گاه در فکر حفظ مقامند و گاه در فکر جمع اموال و گاه به دنبال هوا و هوس هاى ديگر، نمى توانند از نصايح و اندرزهاى سودمند و بيدار کننده، هرچند گوينده اش امام عليه السلام باشد بهره بگيرند.
به همين دليل آيات قرآن که در تأثيرش جاى هيچ ترديد نيست، گروهى را هدايت مى کند و در گروهى از تيره دلان لجوج اثرى ندارد و يا اثر معکوس دارد.
آخرین نظرات