یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که گِلی شد و من پی اش را نگرفتم به هوای اینکه هروقت بشویم پاک می شود.
بعدها هرچه شستمش پاک نشد. حتی یکبار به خشکشویی دادم، ولی فایده نداشت.
خشکشویی گفت: این چِرک مرده شده، بعضی لکه ها باید تا زنده اند پاک شوند. چرک مُرده شد و حسرت دوباره پوشیدنش را به دلم گذاشت.
دل آدم هم کم ندارد از لباس سفید، حواست که نباشد لکه می شود. وقتی لکه شد اگر پی اش را نگیری، می شود چرک. لکه را تا تازه است، تا زنده است، باید شست و پاک کرد. مواظب دلهای خودمون و دلهای همدیگرباشیم.
سرکارخانم مهدیه السادات میرحسینی - کلاس ریحانه
آخرین نظرات