*************
کتابهای علامه مرتضی انصاری قریب نود سال است که در حوزه تدریس میشود، چون مادرش را بر روی شانه می گذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و مجدد بر روی شانه می گذاشت و به منزل می آورد. مردم از او می پرسیدند:
?در منزل قاطر یا الاغی نداری که او را روی آن بگذاری؟ فرمود: دارم. نمی دانید وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار سنگین چه گره هایی برایم باز شد.
?وقتی مادر ایشان از دنیا رفت، به پهنای صورت گریه می کرد، یتیمی سن بردار نیست. وقتی به او اشکال کردند، فرمود:
? گریه ام برای این است که از امروز به بعد، به چه شخصی خدمت کنم که خدا این همه گره هایم را باز کند؟
?در عالم از مادر، سنگین وزن تر برای رسیدن به خدا داریم؟ . .
?حضرت موسی علیه السلام به در گاه خداوند رفت، ایشان مثل دفعات قبلی مورد عنایت خداوند نبود. از خدا پرسید: خدایا چه خطایی انجام داده ام؟ خدا به او فرمود:
? دفعه ی قبل مادرت زنده بود و دعایش پشت سرت بود. دعای مادر حضرت موسی در او تاثیرگذار بوده است. . .
?احترام فوق العاده امام سجاد علیه السلام برای نامادری ،از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: هیچ وقت دیده نشده است که شما با مادرتان سر یک سفره باشید. حضرت فرمود: می ترسم قطعه ای از غذا بردارم که چشم مادر زودتر از دست من به آن غذا بوده باشد.
?آیت الله بهجت در این مورد فرمودند: تازه ایشان نامادری امام زین العابدین علیه السلام بود که این همه احترام داشت، اگر مادر واقعی ایشان بود چه حرمتی می داشت؟ . .
مادر واژه تمام نشدنی…
آخرین نظرات