**************
روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خواندهاند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است، حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند،
همسرم که اصرار را بیفایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچهی مشهدم، اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم.
فرمانده محور وقتی صحبتهای شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد.
در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیهی مدافعانحرم میگوید: همهی ما از مشهد آمدهایم، فردا شهادت امام رضا(ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهیـد شود، هنوز حرف این مدافعحرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:” آن کسی که میگویی فردا شهیـد میشود من هستم.
فردای آن روز تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در سجـده بودند و آخرین کلمهای که گفتند یاابالفضل بود به شهـادت رسیدند.
آخرین نظرات