***************
از پیرمرد حکیمی پرسیدند:
از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟
پاسخ داد:
یاد گرفتم
که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم
که مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت
که دنیا ی ماهر لحظه ممکن است تمام شود اما ماغافل هستیم.
که سخن شیرین ،گشاده رویی وبخشش سرمایه اصلی ما در زندگیست
که ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت وآرامش بهره مند باشد.
کسی که جو را می کارد گندم رابرداشت نخواهد کرد.
که عمر تمام می شود اما کار تمام نمی شود.
کسی که می خواهد مردم به حرفش گوش بدهند باید خودش نیز به حرف آنان گوش دهد.
که مسافرت کردن وهم سفره شدن با مردم بهترین معیار ودقیق ترین راه برای محک زدن شخصیت ودرون آنان است.
کسی که مرتب می گوید: من این می کنم وآن می کنم تو خالی است و نمی تواند کاری انجام دهد.
کسی که معدنش طلا است همواره طلا باقی می ماند بدون تغییر،
اما کسی که معدنش آهن است تغییر می کند وزنگ می زند.
تمام کسانیکه در گورستان هستند همه کارهایی داشتند وآرمانهایی داشتند که نتوانستند محقَق گردانند.
که:بساط عمرو زندگیمان رادردنیا طوری پهن کنیم که درموقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم.
آخرین نظرات