***********
شیخ رجبعلـی خــیاطــ میگفتــ :
?"من همیشه که نماز می خواندم ،
نماز امــام زمــان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)،
نماز جــعفر طــیار و …
حاجتــی را از خــدا می خواستم …
?یک بار گفتم هیچ حاجتــی نخواهم
و برای خود خــدا نمازی بخوانم “
“تو بندگــی چو گدایان به شرطــ مزد نکن
که خــواجه خود روش بنده پروری دانــد”
?شیخ رجبعلی همان شبــ خوابــ دید .
در خوابــ به او گفتند :
” چـــرا دیــر آمـــدی ؟ “
? یعنـــی تو باید سی سال پیش به
فکـــر این کار می افتادی ،
حالا بعد از یکــ عمر نــماز خواندن به این
فکر افــتادی که نــماز بخوانــی بدون اینکه
مزد و حاجتــ از ما بخواهــی
آخرین نظرات