نوح تلاش های زیادی کرد تا قومش را هدایت کند ولی انها نه تنها هدایت نمیشدند بلکه زبان به دشنام و تمسخر باز میکردند.تا اینکه نوح فرمود: خداوندا ، مهلت خود را از این قوم بردار و عذاب دردناکی بر آنها نازل کن و حتی یک تن از آنانرا در روی زمین باقی مگذار
تقاضای نوح پذیرفته شد و خداوند به او فرمود : پیش بینی تو کاملا درست است و جز کسانیکه دعوت ترا پذیرفته و ایمان آورده اند ، دیگر کسی ایمان نخواهد آورد و اراده ما به هلاک این قوم تعلق گرفته و بزودی گرفتار عذاب خواهند شد .نوح بنا بدستور الهی مشغول ساختن کشتی شد ، کشتی بزرگ و پر ظرفیتی که بتواند همه مؤ منان و آذوقه مورد احتیاج آنان را در خود جای دهد
از هر حیوانی یک جفت بردارد که پس از پیاده شدن از کشتی ، مورد استفاده نجات یافتگان قرار گیرد بت پرستان دستاویز تازه ای برای آزار نوح و مؤ منان بدست آوردند و کشتی را وسیله استهزا و مسخره کردن نوح قرار دادند .هر دسته ای از آنان که از کارگاه کشتی سازی نوح عبور می کردند ، او را به مسخره میگرفتند و سخنانی ناروا نثار آن پیامبر بزرگوار می کردند
ای نوح ! شغل جدید ترا به تو تبریک میگوئیم . گویا از پیغمبری خسته شده ای و به شغل نجاری رو آورده ای اینجا که دریائی نیست ، شاید میخواهی کشتی خود را بوسیله گاوها بحرکت در آوردی و امثال این حرفهای گزنده و استهزاآمیز .پاسخ نوح سکوت بود و برخورد بزرگوارانه ولی به آنها گوشزد میکرد که اگر امروز ما را مسخره میکند روزی خواهد رسید که عذاب دردناک الهی شما را فرا خواهد گرفت و آنروز مسخره مومنان خواهید شد
آخرین نظرات