************
اولین علاقه و اولین گرایشی که ما در خودمان تجربه میکنیم «راحتطلبی» است. حتی لذّتجویی که یکی از فراگیرترین گرایشهای ما در طول زندگیمان هست و برای همۀ آدمها به انحاء مختلف، موضوع مطرحی است، بعد از راحتطلبی سراغ آدم میآید. گرچه خود راحتی لذّت دارد، اما بههرحال انسان به راحتی علاقهمند است. یک نوزاد وقتی به دنیا میآید، تا گرسنهاش میشود، احساس میکند ناراحت شده، شروع میکند گریه کردن. تا دلدرد میگیرد، ناراحتی را احساس میکند و عکسالعمل نشان میدهد.
ما با راحتطلبی زاده میشویم. بعداً گرایشهای دیگر دنیاییِ ما، بیشتر تجلی میکنند و بعضی از اوقات به خاطر همین راحتطلبیِ تورم یافته، گرایشهای دیگر بد و خوبی هم در ما شکل میگیرد. شاید اوایلش انسان زیاد حبّ بقاء نداشته باشد؛ نمیفهمد من بمیرم یعنی چی، «دوست دارم زنده بمانم» را ممکن است حس و تجربه نکند، ولی عجالتاً مایل است «ناراحت» نباشد. راحتطلبی یکی از گرایشهای کلیدی ماست و یکی از شعبات اصلی حبّالدنیاست.
خیلی وقتها جوانها خودشان را اهل حبّ الدنیا نمیدانند، میگویند آیا ما حبّ مال داریم؟ حبّ جاه داریم؟ ما چه قسمتی از حبّ الدنیا را داریم؟ و خیلیها هم جوانها را باصفا میدانند. بله، واقعاً جوانها، فینفسه، باصفاتر از مسنها هستند، ولی یکی از مهمترین صفات بد دنیاطلبانه، که میتواند در جوانها رواج داشته باشد، حتی در جوانهای به ظاهر خوب که اهل بیبند و باری نیستند، همین راحتطلبی است. میبینی جوان وقتی خودش را لذّتپرست نمیداند، بچۀ خوبی میداند. وقتی خودش را شهوتران نمیداند، و میبیند که دنبال هرزگی نمیرود، خودش را بچۀ خیلی خوبی میداند. اما وقتی دقت میکنی، میبینی راحتطلبی در او موج میزند …
وقتی ما جلوی این راحتطلبی را نگرفتیم، جلوی شهوتپرستی را هم نمیگیریم.
بسیاری از خانوادههای مذهبی، گلهمند هستند از اینکه: «بچۀ ما تا چهاردهسالگی کم و زیاد بچۀ خوبی بود، و حتی نماز میخواند. نه تنها خیلی از رفتارهای ناخوب را نداشت، بلکه رفتارهای خوب هم داشت. اما کم کم سر و گوشش دارد میجنبد، کم کم دنبال رفقای ناباب است، از لذّت حرام چشم نمیپوشد و دارد بداخلاقی میکند.» بررسی که میکنید، میبینید در این خانواده، از هفت تا چهارده سال، پدر و مادر فرصت داشتهاند که این بچه را از راحتطلبی جدا کنند؛ اما چون بچهاش را دوست دارد، میگوید بگذار بچهام «راحت» باشد.
قبل از چهاردهسالگی، باید پدر و مادر، مسئولیتهایی را به بچه بدهند. او باید اهل مبارزه با راحتی بشود.
(استاد حجت الاسلام پناهیان)
آخرین نظرات