بامن از مولايم سخن بگو.
سقیفه و آثار شوم هجوم به خانه وحی (قسمت اوّل)
با من از مولايم سخن بگو. سقیفه و آثار شوم هجوم به خانه وحی (قسمت اوّل)
هنگامىكه رسولخدا (ص) رحلتكرد، انصار (مسلمين مدينه) به علت اینکه میدانستند برخی از مهاجرین قصد دارند قدرت را تصاحب کنند و از اتفاقاتی که بعد از این تصاحب ممکن بود بر آنها وارد شود بیمناکبودند، در سقيفهى بنىساعده (كه مركز اجتماع بود و سايبانىداشت) اجتماع نمودند، سپس غاصبین که از اجتماع انصار باخبر شدند در سقیفه حاضر شدند و بعد از رد و بدل شدن گفتگوهایی، غاصبین انصار را مورد ضرب و شتم قرار دادند؛ در این فضا به علت ترسیکه از گذشته در بین انصار بود که اگر غاصبین به قدرت برسند چه بر سر آنها خواهد آمد، ابتدا خزرجیهای حاضر در سقیفه با غاصبین بیعت کردند و سپس اوسیها چنین نمودند..
◾️ غايب بودن على علیهالسّلام و بنىهاشم از اجتماع سقيفه
عالمبزرگ، شيخ مفيد (متوفى ٤١٣ ه.ق) در كتاب ارشاد مىگويد: پس از رحلت پيامبر (ص)، امام على (ع) مشغول غسلدادن و كفن و دفن جسد مطهّر پيامبر (ص) بود، و بنىهاشم بخاطر مصيبت بزرگ رحلت پيامبر (ص) از مردم جدا بودند، قوم از فرصت استفادهكرده و به مسأله خلافت و تعيين خليفه پرداختند و سرانجام در غياب على (ع) و بنىهاشم، خلافت ابوبكر برقرارشد، آنگونه كه بين انصار، اختلاف افتاد، و جماعت آزادشدگان (در فتح مكّه) و آنانكه پيامبر (ص) براى تأليف قلوب، به آنها اجازهى ورود به اسلام را دادهبود از اينكه مسألهى خلافت، چند روز تأخير بيفتد كراهت داشتند تا قبل از فراغت بنىهاشم، مسأله را تمام شده اعلام كنند، با ابوبكر بيعت كردند،
شرح كامل آن واقعه در اين مبحث نمىگنجد و در مبحث #با من از مولايم سخن بگو، واقعه سقیفه
تا حد توان به این موضوع پرداختیم.
( اين سلسله گفتار مجدداً بهصورت فایل فشرده ارسال مىگردد)
◾️گفتار امیرالمومنین على علیهالسّلام
روايتشده: وقتىكه بيعت با ابوبكر به پايان رسيد، مردى بهحضور امام على (ع) آمد، ديد آن حضرت بيلى در دست دارد و به هموار كردن قبر رسولخدا (ص) مشغولاست، به آن حضرت عرضكرد: مردم با ابوبكر بيعت كردند، و جماعت انصار در قضيّهى رهبرى، شكستخوردند، زيرا بين خود آنها اختلاف شد، و طُلَقا (آزادشدگان) سبقت گرفته و با اين مرد (ابوبكر) عقد بيعتنمودند، از بيم آنكه شما به آن، دستنيابيد.
حضرت على (ع) بيل را به زمين گذارد و دستهى آن در دستش بود، چنين فرمود:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الم. اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ يُتْرَكُوا اَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ- اَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِئاتِ اَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ (عنکبوت/١-٤)
«بنام خداوند بخشندهى مهربان- الم- آيا مردم گمانكردند كه بهحال خود رها مىشوند، و آزمايش نخواهدشد؟- ما كسانى را كه پيش از آنها بودند آزموديم، بايد علم خدا در مورد كسانى كه راست مىگويند و كسانىكه دروغ مىگويند، تحقّق يابد- آيا كسانى كه اعمال بد بجا مىآورند، گمان كردند از حوزهى قدرت ما بيرون خواهندرفت؟ چه داورى بدى مىكنند؟».
برداشتى آزاد از كتاب كلبه احزان شيخ عباس قمى
دوستانى كه از اين سلسله مطالب جهت گروه ها و يا كانال هاى ديگر استفاده مى كنند به منظور جلوگيرى از شبهات، لطفا مطالب را كامل و متدوام ارسال نمايند.
سرکارخانم زهرا قربانی - کلاس زکیه 1
آخرین نظرات