*********************
گويند؛صاحب دلى، براى اقامه نماز به مسجدى رفت.
نمازگزاران ، همه او را شناختند ؛ پس از او خواستند كه پس از نماز، بر منبر رود و پند گويد .
پذيرفت .
نماز جماعت تمام شد .
چشم ها همه به سوى او بود.
مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست .
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود. آن گاه خطاب به جماعت گفت :
مردم !هر كس از شما كه مى داند امروز تا شب خواهد زيست و نخواهد مرد، برخيزد!
كسى برنخواست .
گفت : حالا هر كس از شما كه خود را آماده مرگ كرده است ، برخيزد! باز كسى برنخواست
گفت :شگفتا از شما كه به ماندن اطمينان نداريد و براى رفتن نيز آماده نيستيد!!!!
كُلُّ نَفْسٍ ذٰائِقَةُ اَلْمَوْتِ وَ إِنَّمٰا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ اَلنّٰارِ وَ أُدْخِلَ اَلْجَنَّةَ فَقَدْ فٰازَ وَ مَا اَلْحَيٰاةُ اَلدُّنْيٰا إِلاّٰ مَتٰاعُ اَلْغُرُورِ ﴿۱۸۵﴾ال عمران
آخرین نظرات