****************
??به یاد آهوی مادر که تیر خورده است اما همچنان در آن نفسهای واپسین و رمقهای آخر، بچههایش را میلیسد، اشک بریز…
??به یاد آن نوزاد شیرخوار که زیر آفتاب سوزان، بیحال و رنگ پریده است و سرِ گیج و خستهاش را روی شانه مادری نهاده که سر چهارراه شلوغ شهر، کودک خود را به سودای چند اسکناس آلوده، دستمایهی ترحم عابران کرده، اشک بریز… این کودک از نفسافتاده و تفتیده، میتوانست زیرسقف خانهای سرگرم بازی باشد.
??به یاد کودکی که در جشن پایان سال مدرسه، انبوهی از زنان را میبیند که با چشمانی لبریز از برق شادی به استقبال همکلاسیهایش آمدهاند اما هر چه در میان جمعیت چشم میگرداند نشانی از مادرش پیدا نمیکند، اشک بریز…
??به یاد زنی میانسال که زیباییهایش را رفته میبیند و در یک روز خلوتِ پاییزی از روی برگهای خشکِ ریخته روی حاشیه جاده عبور میکند و با خود میاندیشد که هیچگاه کسی شعری عاشقانه در گوش او زمزمه نکرده است، که هیچ گاه دلی را نلرزانده است، که هیچ گاه پنج انگشت عاشق به میهمانی پنج انگشت تنهایش نیامدهاند، اشک بریز…
??به یاد مردی کهنسال که در اتاقک خاموش خانهی سالمندان پنجرهای رو به اردیبهشت ندارد و چشمانش بیتاب آمدن هیچ کسی نیست، اشک بریز…
??به یاد پیرمردی در آستانه مرگ که روی تخت بیمارستان خوابیده و دستهایش را به نردهی تخت بستهاند مبادا آن لولههای آزاردهنده را که در دهان و بینی او گذاشتهاند بیرون بکشد، اشک بریز… در آخرین روزهای زندگی بر دستان فرتوت او در اثر بسته بودن، ردّی کبود نشسته و حتی آنقدر آزاد نیست که بتواند صورتش را بخاراند.
??به یاد مردی که حاضر است کوهی از درد و دلتنگی را بر شانههای شکستهی دل، تاب آورد، اگر میشد که امیدوار باشد روزی از روزهای آخر عمر، همسر از دست رفتهاش را ببیند که با همان چشمهای شسته و لبخند شکوفا، به قدر ساعتی حتی، به شبنشینی او آمده است و مرد میتواند برایش چای با هل و دارچین دم کند اشک بریز…
??اگر توانستی در شبهای قدر، برای رنجهایی که از آن تو نیست، اشک بریز.
??شاید با اشکهای بیغرضت که حتی سودای گناهان خود را نیز ندارد، رنجی از کسی کاسته نشود، اما آسمان دلت را بعد از بارش اشک، صافتر خواهی یافت. صافتر، نمناکتر، نرمتر، باران شستهتر و شریفتر.
??ایمان بیاور دوست من. اشکهایی که بر رنج دیگران میفشانی نافذتر از کلماتند و زودتر به سمت خدا کمانه میکنند.
??گاهی به خاطر رنجی که از آن تو نیست دلت را با نم اشکی مرطوب کن و آنگاه امیدوار باش که خداوند بر دل نرم و نمناک تو رحم آورد و گناهانت را بیامرزد.
آخرین نظرات