.************************
امروز 23 ذیحجّة الحرام، سالروز رحلت عالم، زاهد، محدّث، سیره نویس، دعا شناس و مؤلّف پر کار معاصر مرحوم حاج شیخ عبّاس قمّیّ رضوان الله علیه است.
تولّد: 1294 هجری قمری، قم
وی مقدمات علوم دينى را در حوزۀ علميّۀ قم آموخت و در سال 1316 قمری راهى نجف اشرف شد تا محضر استادان بنام و عالى قدر آنجا خصوصا علّامه و محدّث عالیقدر، حاج میرزا حسین نوری را دریابد.
سفر حجّ، فوت استاد، بازگشت به قم، سفر و اقامت 12 ساله در مشهد مقدّس، کار سنگین علمی در همۀ این مراحل و نهایتا سفر به نجف أشرف و ماندگاری جاودان در آن دیار عاشقان و دلدادگان، سال های عمر با برکت این عالم وارسته را تشکیل می داد.
آن بزرگمرد متواضع، در سال 1341 قمری بر حسب خواهش طلّاب و محصّلين حوزۀ علميّۀ مشهد شب هاى پنج شنبه و جمعه در مدرسه ميرزا جعفر، درس اخلاق مى گفت كه قريب هزار نفر در آن شركت مى كردند و هر درس - با نشاط گوینده و شنوندگان - سه ساعت به طول مى انجاميد! هيچ درسى را اگرچه در موضوعات اعتقادى، اخلاقى بود به پايان نمى برد، مگر آنكه شعله ولايت و محبّت أهل بيت عصمت و طهارت را در دلها فروزانتر مى كرد.
از قلم و انديشۀ محدّث قمّىّ رحمه الله نزديك به «صد» اثر مكتوب در حوزه هاى مختلف علمى به يادگار مانده است كه خورشيد وار در آسمان تأليفات دينى و علمى مى درخشند. بيشترين آنها چاپ و منتشر شده است، مانند:
* سفينة البحار، مهمترين ميراث علمى و روائى او است كه فهرست موضوعى بحار الأنوار، جامعترين تأليف روائى شيعه است که طیّ 20 سال نگاشته شده است!
* نفس المهموم، مقتل سيّد الشّهداء عليه السّلام، که به فارسی نیز ترجمه شده است.
* منتهى الآمال، سيره و زيست نامۀ تحقيقى چهارده معصوم عليهم السّلام،
* مفاتيح الجنان، ادعيۀ مأثور و اذكار معتبر،
زيست خاكى و جسمانى آن عالم ربّانى در شب سه شنبه 23 ذى حجّۀ سال 1359 هجری قمری/ دوم بهمن ماه 1319 شمسی در نجف اشرف به عاقبت نيك رسيد و بارگاه مقدّس علوى و جوار مرقد استادش محدّث نورى رحمه الله - ورودی صحن مطهّر أمیر المؤمنین از باب القبلة، أوّلین حجرۀ سمت راست - آرامگاه ابدى او گرديد.
رضوان و رحمت إلهی بر او باد!
————————————————–
تواضعی شگفت!
مرحوم محدّث روزى براى فرزند بزرگش نقل كرد كه:
وقتى كتاب منازل الآخرة را تأليف و چاپ كردم يك نسخه آن به دست شيخ عبد الرّزاق مسأله گو افتاد، و او هر روز كتاب منازل الآخره را به دست گرفته و براى حاضرين مىخواند. مرحوم پدرم كربلايى محمّد رضا - كه از علاقه مندان شيخ عبد الرزاق بود و هر روز در مجلس او حاضر مى شد - روزى به خانه آمد و گفت: شيخ عباس! «كاش مثل اين مسأله گو مى شدى و مى توانستى منبر بروى و اين كتاب را كه امروز براى ما خواند، بخوانى!»
چند بار خواستم بگويم آن كتاب از آثار و تأليفات من است، امّا هربار خوددارى كردم و چيزى نگفتم، فقط عرض كردم:
«دعا بفرماييد خداوند توفيقى مرحمت فرمايد!»
آخرین نظرات