**********
1اگر انسان با خداي خويش رابطۀ عاطفي نداشته باشد، در دنيا و آخرت سقوط ميکند و راه نجاتي نخواهد داشت.
2 رابطۀ عاطفي از طريق انس با قرآن، دعا و توسّل، ميتواند انسان را از افسردگي، ضعف عصب و ساير مشکلات زندگي روزمرّه رهايي بخشد و آدمي را به جايي برساند که وقتي قرآن ميخواند، بيابد که خدا در حال حرف زدن با اوست.
3- وقتي در دل شب استغفار ميکند و دعا ميخواند، بيابد که در حال حرف زدن با خدا است. قرآن، کلام نازل و دعا، کلام صاعد است و هر دو مکالمه و معاشقه با خداوند سبحان است.
4- نماز، نوعي مکالمه با خداست. در حمد و سوره خدا با انسان و در ساير اذکار، انسان با خدا مکالمه ميکند. و اين مکالمه براي اهل معرفت، معاشقه است.
5- بالاترين لذّت آنان در دل شب، مکالمه و معاشقه با خدا از طريق نماز شب و خواندن قرآن است.
6- آدميان راه را گم کردهاند و دچار نگراني روي نگراني شدهاند و پناهگاه مطمئنّي در دنيا ندارند. نميفهمند که تنها پناهگاه انسان، خداوند است و ياد او آرامبخش دلهاي نگران و مضطرب است:
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مىيابد.
7 آرامش مطلق و آسودگي پايدار، در پرتو ارتباط با خداي تعالي حاصل ميشود. «ذکر الله» در قرآن، گاهي خواندن قرآن است، همراه با توجه به اينکه خدا با او حرف ميزند و او هم در پاسخ با خداي خويش راز و نياز و درد دل کند. همين مکالمه و گفتگو، غم و غصّه را زايل ميکند و به انسان آرامش ميبخشد. چنين آرامش پايداري از نفس مطمئنّه ناشي ميشود؛ يعني وقتي که خدا بر دل انسان حکومت کند، هنگامي که همۀ اغيار از دل آدمي خارج شوند و تنها خدا در دل باشد، دل انسان جايگاه خداي رحمان ميشود.
آخرین نظرات