از مهمترین اعمال ماه رجب توبه و استغفار است که خیلی سفارش شده است. بزرگان اهل دل و اهل معنا فرمودند: یک کلمه هست نقطههایش جابه جا میشود. تخلیه، تحلیه، تجلیه. تخلیه یعنی خالی شدن از بدیها. اول کاری که در آستانه نوروز میکنیم نظافت است. خودمان، لباسمان، فضای زندگیمان، محل کارمان را تمیز میکنیم. بدیها را شستشو کردن تخلیه است. تحلیه یعنی آراسته شدن به زیور و اعمال و صفات خوب. ماه رمضان هم ماه تجلیه است. ماه مهمانی است. یعنی خدا تجلی میکند فقط با صاحبخانه بنشینیم. نفس و خوابش عبادت است. ولی کسی از ماه رمضان بهره میبرد که این دو کار قبل را انجام بدهد. این دو ماه آمادگی است برای رفتن به مهمانی خدا، ماه رجب تأکید فراوان روی استغفار و توبه شده است. اگر دلی را شکستیم، حقی را پایمال کردیم مخصوصاً حق الناس، رد مظالم باید بدهیم، حلالیت بطلبیم، اگر عذر داریم از اینکه به طرف بگوییم، برای او کارهای خیر بکنیم. در دلمان کینه از کسی نداشته باشیم. خانه تکانی دل که از آن غافل هستیم خیلی مهم است. تمام در و دیوار را گردگیری میکنیم. فرشها را میشوییم. خودمان را فراموش میکنیم. بزرگی مثال میزد که سابق دلال و کیسه کشها بودند روزی ده نفر را میشستند. یادش میرفت خودش هم باید بشوید. ما همه جا را تمیز میکنیم ولی یادمان میرود خودمان را تمیز کنیم.(حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد)
"2024-12-03 20:13:12"
رهبر معظم انقلاب ( حفظه الله) :
پند1:
شخصیّتهای ایمانی وقتی که ایمان را با عمل صالح همراه کنند، وقتی حرکت جهادی بکنند، محصولش میشود شخصیّتی مثل شهید سلیمانی که حتّی دشمنانش او را تحسین میکنند! ۹۸/۱۱/۱۶
پند2:
به کمک ملّتهای منطقه یا با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همهی نقشههای نامشروع آمریکا در منطقهی غرب آسیا را خنثی کند. ۹۸/۱۰/۱۸
پند3:
مردم قدر سردار شهید قاسم سلیمانی را دانستند و این ناشی از اخلاص است. یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت. ۹۸/۱۰/۱۳
پند4:
این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ هم با تدبیر بود؛ منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود. ۹۸/۱۰/۱۸
* مردم ما در مقابلهی با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دی در سرتاسر کشور مشت محکمی به دهان فتنهگران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلی معنا دارد؛ این نشانهی این است که این مردم بیدارند، هشیارند. ۱۳۸۹/۱۰/۰۸
* حادثهی نهم دی یک حادثهی عجیبی است؛ به خاطر دلبستگی مردم به نظام بود. اینها نشان دهندهی اعتماد مردم است. متأسفانه میشنویم همین طور در اظهارات مصلحتجویانه، مکرر میگویند: آقا اعتمادِ از دست رفتهی مردم را برگردانید! کدام اعتمادِ از دست رفته؟! مردم به نظام اعتماد دارند، نظام را دوست دارند، از نظام دفاع میکنند. ۱۳۹۰/۰۵/۱۶
* در فتنهی ۸۸، دو روز بعد از حوادث عاشورا، قضیهی عظیم نهم دی به راه افتاد. همان وقت بعضی از ناظران خارجی که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربی نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دی در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازهی امام، چنین اجتماعی، چنین شوری دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجوری است. ۱۳۹۰/۰۷/۲۰
* یکی از خصوصیاتی که در حادثهی ۹ دی هست، که باز آن را کاملاً به حوادث انقلاب نزدیک میکند، مسئلهی عاشوراست. یعنی در حوادث اول انقلاب هم محرّم پیش آمد و امام آن نکتهی عظیمِ عجیبِ تاریخی را بیان کردند: «ماهی که خون بر شمشیر پیروز است». ۱۳۹۰/۰۹/۲۱
علي محمد دخيّل؛ نويسنده عرب زبان معاصر مي نويسد:
بزرگواري اين زن (ام البنين) هنگامي روشن مي شود كه بدانيم وقتي خبر شهادت فرزندانش را به او مي دهند به آن توجه نمي كند، بلكه از سلامتي حضرت امام حسين عليه السلام مي پرسد؛ گويي حسين عليه السلام فرزند او است نه آنان.( زينب الكبري، شيخ جعفر ربعي نقوي، مؤسسة امام حسين، 1411 ه . ق، چ 1، ص 25)
سوال: چه ویژگی در این بانو وجود داشت که فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام حسین (علیه السلام) را بر فرزندان خودش مقدم می داشت؟
شاید بگوییم، تقوا، مهربانی و پاکی قلب احضرت ام البنین (علیها السلام)، باعث شد که ایشان یتیم نوازی کنند و فرزندان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را بر فرزندان خود مقدم بدارند.
اما علاوه بر این صفات ارزنده، ویژگی برجسته این بانو، بصیرت بالای ایشان است که مولا و امام و رهبر خود را درست شناخت و فرزندانش را طوری تربیت کرد که خود را فدای راه ولایت کردند .
متاسفانه در جامعه امروز، زنانی که تعداد آنها هم کم نیست، و گاها در بین بانوان متدین هم این قبیل افراد وجود دارند، در مورد ولایت فقیه بی انصافی می کنند و بدون مطالعه و تحقیق، مشکلات شخصی و غیر شخصی را به گردن رهبر جامعه می اندازند و حتی تعدادی از آنها خانواده هایشان را تحریک می کنند تا با جریان معاند همراه شوند و برای جامعه ایجاد مشکل کنند.
اگرچه خانواده در تربیت زنانِ با بصیرت آینده، نقش مهمی دارد؛ اما انتظار می رود آموزش و پرورش، به عنوان سازمانی که در آن افراد فرهیخته و درس خوانده، وظیفه آموزش و پرورش فرزندانمان را بر عهده دارند، در این راستا تلاش مضاعف داشته باشد. انشاء الله
اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه در بیانات رهبری(حفظه الله)
مرحوم شهید مفتح و همچنین شهید مطهری جزو کسانی بودند که ملجأ و ملاز جوانهای دانشجوی مسلمان بودند. آن کسانی که میخواستند واقعاً اسلامی باشند، اسلامی بیاندیشند، اسلام را یاد بگیرند، الهیات را بفهمند، و آن چیزی که فرض میشد که دانشکدهی الهیات برای آن بوجود آمده، آن بشوند، این دو شهید عزیز سالیان متمادی اینجا ملجأ بودند، و تحرک داشتند
- این فرصت عالی را دریابیم (مشترکات حوزه و دانشگاه)
1-نخست آنکه این دو قشر، در حرکتهای اجتماعی و در روند تحوّل فکری و فرهنگی جامعهی ما، نقشی ارزنده و والا داشتهاند و دارند. در انجماد خفقان حاکم و در زیر نگاه ریز بین میرغضبها و جلّادان رژیم و در زیر چکمهی مزدوران و دژخیمان پهلوی، دم گرم روحانیون و دانشگاهیان متعهد و مسئول بود که آتش مبارزه را گرم نگه میداشت.
2-دوم آنکه، علیرغم هدف مشترک، دشمن مشترکِ این دو قشر مبارز و انقلابی، در بسیاری از لحظات تاریخ، هشیارتر از آنان عمل کرد و به برنامهی خویش، که ایجاد شکاف و افتراق بین این دو قشر بود، جامهی عمل پوشاند. چه بسیار مُهر جهل و خرافهپرستی که بر پیشانی حوزههای علمیه کوفتند و چه فراوان، تهمت بیدینی و بد دینی که به دانشگاهیان زدند. (1360/9/27)
-علم بدون دین نمی شود و دین بدون علم نمی شود.
در کشور ما هزار سال علم و دین در کنار یکدیگر بودند. علمای بزرگ تاریخ ما -پزشکان بزرگ، منجّمین بزرگ، ریاضیدانهای بزرگ؛ آن کسانی که امروز نامشان و اکتشافاتشان هنوز در دنیا مطرح است- جزو علماءبالله بودند؛ جزو صاحبان دین و متفکّران دینی هم بودند؛ مانند ابن سینا، ابوریحان بیرونی و…
از وقتیکه اروپاییها و غربیها و سیاستمداران صهیونیست و متفکّرانی که نشسته بودند برای نابودی دنیای اسلام نقشه کشیده بودند، دانش را همراه با سیاست وارد کشور ما کردند، علم را از دین جدا کردند؛ رشتهی دین یک رشتهی خالی از علم شد و رشتهی علم، یک رشتهی خالی از دین.1368/9/29
مشکلات دانشجویان که باید به آنها توجه شود چیست؟(1369/7/8)
1-مشکلات فرهنگی: واقعیت قضیه این است که دانشگاه محیطی است که به خاطر کثرت جوان در سنین خاص و وجود زن و مرد، در معرض انواع و اقسام انگیزهها و گرایشهای اخلاقی و فرهنگىِ ناسالم قرار گرفته است.
2- آسیبپذیری در مقابل لغزشها و انحرافات فکری :در گذشته که مارکسیزم خیلی فعال و پُرنشاط بود، هر کسی که با دانشگاه ارتباط داشت، واقعاً این را به روشنی مییافت.الان در دنیا تفکراتی هست که جادهصافکنِ تسلط استعماری نوع جدید امریکا و اروپا بر همهی دنیاست؛ یعنی ایجاد جوامع دمکراتیک به سبک غربی و همین چیزی که شما میبینید دنیا رویش حساس است.
3-مشکل سوم، همین مشکل مدرکگرایی و توجه وافر به زندگی مادّی و اضغاث و احلام جوانی است.جوان دانشجو که کارش تحصیل علم است، به این سمت کشانده و رانده شده که به فکر آینده و دکان آینده و کار آینده و پول و اینکه کدام رشته، پُردرآمدتر است.این هم مشکل بزرگی است که بایستی به فکرش بود؛ چون به علم لطمه میخورد.
4-مشکل دیگر، مشکل گرفتار فتنه جریانات سیاسی شدن و سیاسیکاری در دانشگاه است.
5-مشکل دیگر، مشکل ابهام در جریانات و عملکردهاست.دانشجو، به طور طبیعی روشنفکر است، اگر ندانست، تدریجاً دچار شبهه و ابهام میشود. دانشجویان، چون غالباً از جریانات هم بیخبرند و از بطون کارها اطلاع ندارند، چنانچه خبری در رادیو یا در روزنامه پخش میشود، ذهنشان شروع به کار میکند. این در صورتی است که مؤثر خارجی هم نباشد؛ اگر باشد، که دیگر واویلاست!
6- بزرگترین مشکل، مشکل بیهویتی و عدم درک رسالت واقعی در قبال جامعه، در قبال خودش و در قبال تاریخ و آینده است.به عبارت دیگر، رسالت حقیقی دانشجو، برای خود او درست روشن نیست.
روحانیون در دانشگاه ها به این امتیازات دانشجو باید توجه داشته باشند؟
1-جوان بودن: چون طبیعت جوان در محیط اسلامی، طبیعت خوب است؛ طبیعت کار است؛ الان هم در این جماعت دانشجویی - که قریب یک میلیون دانشجو در سراسر کشور داریم - باید بدانیم که اکثر قاطعشان، همان جوانان مؤمن خودمان هستند؛ بچههای مؤمن، با دلهای پاک، صاف و حقپذیر؛ بچههای خوب.
2-شکل گیری ذهن: دانشجو باید روحانیت شما را باور کند، نه فقط لباس بلکه معنویت شما را.
3-حق پذیر بودن: باید سخن روحانی باطنی داشته باشد؛ از باطنی برآید. اگر سطحی و ظاهری و زبانی و صوری بود، اثر نخواهد گذاشت.
4-باسواد و اهل معرفت بودن، پس از لحاظ معرفت، آدم با دست پُر به میان این مجموعه برود.
5-مهمتر از همه اینکه آینده کشور در دست اوست: دشمنان اسلام و نظام جمهوری اسلامی، امیدهایی در محیط دانشگاه دارند. دشمن خیلی فعّال است؛ چون اهمیت دانشگاهها را - هم برای حال و هم برای آینده - میداند.
شرایط حضور روحانیون در دانشگاه (حضور هوشمندانه) (1376/7/16)
شرط اول این است که محیط دانشگاه و مسایل دانشجو را بشناسد. اگر این خصوصیت نباشد، مفید نخواهد بود، یا خیلی کمفایده خواهد بود.
شرط دوم، علاقه و اعتقاد به دانشجوست. اگر کسی از شکل دانشجو و این جوانان اینطوری بیزار است، پایش را به دانشگاه نگذارد. در آنجا، همین بچههای ما هستند. بچهی ما هم گاهی بداخلاقی میکند؛ او هم بداخلاقی میکند. بچهی ما هم گاهی تحت تأثیر چیزی قرار میگیرد؛ او هم قرار میگیرد. بنابراین، باید به چشم فرزندان و نزدیکان خودش نگاه کند.
شرط سوم - که خیلی هم مهم است - این است که این کسی که به دانشگاه میرود، بداند که نحوهی رابطهی او با این محیط و این مخاطب، اثباتاً و نفیاً، تأثیر بسیار بزرگی در امور مهم دارد. نگویید مثل این است که آدم منبر میرود.فرض کنید که فرزند شما، از لحاظ فکر سیاسی یا اعتقادی، اول بار به دام یک عده طرار فکر افتاده است برای این فرزند شبهه به وجود آمده و سراغ شما - که پدر روحانی و عالم و مورد اعتقاد این پسر هستید - آمده و میگوید: پدر! فلان قضیه چهطوری است؟ در اینجا، شما چه احساسی دارید؟ احساس میکنید که اگر من در پاسخ به این بچه یک ذره اشتباه کردم، بچهام را از دست دادهام.
روحانی باید در محیط دانشگاه، آن قطبی بشود که دانشجو در این مشکلاتی که گفتیم و غیر از این مشکلات، به او پناه بیاورد، به او امید ببندد، از او علاج بجوید، و اگر هم نمیتواند علاج کند، لااقل دانشجو بتواند تسلا بجوید.
توجّه کنید حضور هوشمندانه و خردمندانه و دقیق و محاسبه شدهی شما، چقدر نقش دارد!
بسم الله الرحمن الرحیم
همزمان با آغاز نهضت اسلامی، آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب در شیراز نبض مبارزات مردمی را در دست گرفت. مبارزات سیاسی او از زمان كشف حجاب شروع شد.
دغدغه حجاب و عفاف ( مخالفت با کشف حجاب)
اجرای دستور کشف حجاب زنان و خلع لباس روحانیون در زمان رضاخان، آیتالله دستغیب را در کنار سایر روحانیون مخالف با این طرح قرار داد. مخالفت وی به گونهای بود که حکومت پهلوی از منبر او جلوگیری کرد، تا جایی که روی زمین مینشست و با مردم صحبت میکرد.
چرا آیت الله دستغیب به پیروی از امام خمینی(ره) با لوایح ششگانه و انقلاب سفید مخالفت کرد؟
تأثیر سخنرانیهای آیتالله دستغیب در مخالفت با لوایح شش گانه به حدی بود که سرلشگر پاکروان طی تلگرافی به شیراز دستور میدهد که با آیتالله دستغیب اتمام حجت شود. انقلاب سفید، ادامه اصلاحات ارضی و برنامه جامع اصلاحات اقتصادی و اجتماعی ایران بود که محمدرضا پهلوی در چهارمین سفر خود به آمریکا در دیدار با نمایندگان آمریکا در فروردین ۱۳۴۱، شخصاً اجرای آن را تعهد کرد. نماینده کِنِدی رئیس جمهور آمریکا در اواخر اسفند ۱۳۳۹، ضرورت اجرای بدون تأخیر اصلاحات اجتماعی در ایران را به او یادآور شده بود. این طرح، همان «اتحاد برای پیشرفت» وی بود که با هدف جلوگیری از قیام های مردمی در جهان سوم بر ضد آمریکا برنامه ریزی شد.
قيام 15 خرداد و دستگيري آيتالله دستغيب
به دنبال دستگیری امام خمینی در 15 خرداد1342 آیت الله دستغیب با بسیج کردن مردم شیراز سخنرانی کوبنده ای علیه شاه کردند و بعد از این سخنرانی ایشان دستگیر شدند.
واکنش آیت الله دستغیب به جشن هنر در شیراز( جشن 2500 ساله) چه بود؟
یکی از فضاحت بارترین تهاجمات فرهنگی در جشن هنر شیراز نمود پیدا کرد، به طوری که سفیر انگلیس در ایران در کتاب «غرور و سقوط»، نوشت: «جشن هنر سال 1356 شیراز از نظر کثرت صحنه های اهانت آمیز به ارزش های اخلاقی ایرانیان از جشن های پیشین فراتر رفته بود… من به شاه گفتم: اگر چنین نمایشی به طور مثال در شهر منچستر انگلیس اجرا می شد، کارگردان و هنرپیشگان آن جان سالم به در نمی بردند. شاه مدتی خندید و چیزی نگفت.»
در این جشن نمایش « خوک بچه در آتش» اجرا شد که عریانی و تجاوز جنسی را در معرض عموم نمایش می دادند. اجرای این نمایش با اعتراض گسترده روحانیت مبارز از جمله مرحوم شهید سیدعبدالحسین دستغیب روبرو شد. شهید دستغیب در سخنرانی علیه این جشن و نمایش فرمود:
«یک چیزی شنیدم «جشن خوک». جشن خوک عجب رسمی دارد، آنها که به اینجا می روند، نر و ماده با هم از خوک پست ترند. ای لعنت بر آنها، مؤسس آن هم خوک است (اشاره به فرح پهلوی)، لعنت بر آنها باد. تا کی این مملکت و این جوان ها را می خواهید گمراه کنید و به دست استعمار بدهید و منحرف کنید، این اولیاء چکار می خواهند بکنند. ماه مبارک رمضان و این رقاصه ها آنها که می روند، خرند. شیراز از اهل علم بود، حال کرده اندش رقاص خانه، نمی گذارند دهن ما بسته باشد. » ( روزنامه کیهان)
دفاع از ارزشمندترین عنصر انقلاب
رژیم پهلوی برای کاستن از محبوبیت امام خمینی، در دی ماه 1356 اقدام به چاپ مقالهای توهین آمیزی علیه ایشان کرد که باعث خشم مردم در سراسر کشور شد. در شیراز آیتالله دستغیب پنج روز بعد از انتشار مقاله اهانتآميز سخنراني شديداللحني ايراد كرد.
آخرین ضربه های کوبنده به پایه های حکومت پهلوی
محرم 57 از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی بود. تظاهرات بزرگ مردم ایران در روزهای تاسوعا و عاشورا پایههای رژیم پهلوی را به لرزه درآورد. در شیراز نیز همانند همیشه، آیتالله دستغیب به همراه دیگر روحانیون و علما، نقش ویژهای در راهبری مبارزات مردم ایفا میکرد. آیتالله دستغیب در ایام محرم در جمع مردم به سخنرانی پرداخت و مردم را به ادامه مبارزه و هرچه با شکوهتر برگزار کردن عزاداری در این ماه تشویق کرد.
خستگی ناپذیر
شهید آیت الله سید عبدالحسین دستغیب از علمای انقلابی و مجاهد بود. ایشان علاوه بر حضور در سنگر نماز جمعه، از میدان عمل نیز حضور فعال داشت. ایشان در اولین روزهای تجاوز رژیم بعث عراق به ایران با صدور اعلامیهای مردم را به جهاد فراخواند. در بخشی از این اعلامیه آمده بود: «… باتوجه به وضع حساس فعلی مملکت و تجاوز ناجوانمردانه عراق به کشور اسلامی ما، سزاوار است از رفتن به حج صرف نظر کرده و با حضور یکپارچه خود در صحنه مبارزه، کمکهای لازم را به ارتش نیرومند و عالیقدر جمهوری اسلامی ایران برسانید.» شهید دستغیب حتی به فرمانده سپاه شیراز گفته بود: «اگر نیرو کم است ما هم آماده هستیم تا بیاییم و سنگرها را پر کنیم.»
افشای جنایات مجاهدین خلق و شهادت
و در نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی به افشاگری و مخالفت با گروههای مخالف جمهوری اسلامی به ویژه مجاهدین خلق پرداخت و در ۲۰ آذر ۱۳۶۰ به هنگام رفتن به نماز جمعه در حمله انتحاری یکی از اعضای همین گروه به شهادت رسید. امام خمینی در بیانیهای به مناسبت شهادت دستغیب، وی را معلم اخلاق و مهذب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی نامید.
سخن پایانی
مرور زحماتی که حوزه های علمیه و علما در مبارزه با حکومت های فاسد قاجار و پهلوی کشیدند، انگیزه روحانیون را در برپا داشتن پرچم جمهوری اسلامی و ایستادن در مقابل هجمه ها تقویت می کند. انشاء الله
منابع:
سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
روزنامه کیهان
سایت ویکی فقه
پرتال امام خمینی (ره)
جملات گرانبهای مقام معظم رهبری (حفظه الله) در توصیف حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها):
-فاطمه زهرا ( سلام الله علیها)، زنِ در بالاترین طراز زن اسلامی، یعنی در حدّ یک رهبر است. (1395/12/29)
(زنی که در وهله اول رهبر خانه خودش است و فرزندانی مانند خودش رهبر و تاریخ ساز و انسان ساز تربیت می کند. در وهله دوم رهبر و الگوی زنان عالم در طول تاریخ است.)
-فاطمه زهرا ( سلام الله علیها) نشان داد که زن می تواند به رتبه عالی عصمت برسد. (1399/11/15)
(یعنی همراه با زندگی روزمره، به عبادت و خودسازی پرداختن برای یک زن مسلمان ضروری است.)
-فاطمه زهرا (سلام الله علیها) موجودِ قدسی والا، انسان برتر و معلم بشر است. (1380/6/18)
(معلمی که هرکس به ایشان تأسی جست و شاگرد این بانو شد، به مقام والای انسانی رسید و نامش در تاریخ ماندگار شد، از جمله فرماندهان و شهدای دفاع مقدس که توسلشان و پیروزی هایشان در عملیات های مختلف با توسل به حضرت زهرا ( سلام الله علیها) بوده است.)
-دختر پیغمبر ذره ای از لذت های دنیا و تشریفات و تجملات و چیزهایی را که دل دختران جوان و زنها متوجه آنهاست، به خود راه نمی دهد.(1371/9/25)
( این تلنگری به طلاب راه دین است که مراقب خودش باشند، و بدانند در راهی قدم گذاشته اند که زنان و دختران جامعه نگاهشان به آنها است، اگر یک قدم کج بگذارند، دیگران چند قدم کج تر می گذارند.)
-حضرت زهرا ( سلام الله علیها) یک جهادگرِ به تمام معنا، خستگی ناپذیر، محنت پذیر است. (1368/9/22)
( گاهی دوری و غفلت از مطالعه و یادآوری سیره زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) باعث می شود که مقاومت زنان و دختران در زندگی کم شود و تحمل کوچکترین مشکلات در زندگی را نداشته باشند، به طور مثال: اختلاف میان همسران جوان بر سر یک مسئله کم اهمیت ، به طلاق و جدایی می کشد.)
(صبر انقلابی، فراگیری و آموزش، سخنرانی، دفاع از نبوت و امامت و نظام اسلامی هم از دیگر جهات الگویی و جهادی حضرت زهرا ( سلام الله علیها) است.)
-در مادری، همسری، کدبانویی، تربیت فرزند، اوج قله تصور، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است.(1399/11/15)
(خوشا به حال آن زنی که همسرش در وصف او بگوید: «فوالله … لا اغضبتنی و لاعصت لی امرا و لقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم والاحزان» (بحارالانوار،جلد43، صفحه 134)
نکته: شاید عده ای بگویند که امام علی علیه السلام هم از والاترین مردان در زمینه همسرداری و اخلاق و خانواده بودند و با بسیاری از مردان قابل مقایسه نیستند.
اما باید یادآور شد که امام علی ( علیه السلام) به خاطر ضرورت؛ بسیاری از اوقات در مبارزه و کارزار با دشمنان بودند و کمتر در کنار خانواده حضور داشتند و اینکه زندگی فقیرانه متناسب با مردم جامعه داشتند؛ ولی حضرت زهرا (سلام الله علیها) با اینکه دختر بزرگترین مقام جامعه اسلامی بودند، هرگز شکایتی نداشتند و به همسر خود افتخار می کردند.
قابل توجه برخی از زنان، با وجود اینکه همسرانی با اخلاق و سازش کار و با ایمان و اهل کار و زندگی دارند، ولی گاهی به خاطر چشم و هم چشمی یا بر سر مسائل مادی و جزئی و… گذشت ندارند، همسران خود را می آزارند و زندگی زناشویی را تلخ و ناگوار می کنند.
انشاء الله همه زنان و دختران مومن، عامل به سیره حضرت زهرا (سلام الله علیها) شوند.
(اللّهمّ صلّ علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها [و السّرّ المستودع فیها] بعدد ما أحاط به علمک.)
پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«هرکه بسیار دعا کند، فرشتگان می گویند: این، صدایی آشنا و دعایی است که پذیرفته و حاجتی است که برآورده می شود.»
(کنز العمال، ج15، ص866)
آخرین نظرات